(ویدئو) بهادری جهرمی: مخاطب قانون ممنوعیت استفاده از فیلترشکن دستگاههای حاکمیتی بودند
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۶۰۹۱
علی بهادری جهرمی با حضور در برنامهای تلویزیونی با اشاره به اینکه شورایی فرادولتی در زمینه ممنوعیت استفاده از فیلترشکن قانونگذاری کرده است، اظهار کرد: در این زمینه اطلاعرسانی و اعلام شد دستگاههای دولتی نباید از فیلترشکنها استفاده کنند. مخاطب قانون ممنوعیت استفاده از فیلترشکن دستگاههای حاکمیتی بودند که از سوی نهادی فرادولتی اعلام شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اگر زن سرپرست خانوار نیازمند محیطی برای بازاریابی ابزار تولید خود است ما در مجلس و دولت باید این زیرساخت را فراهم میکردیم تا در محیطی امن امکان اطلاعرسانی محصول خود را داشته باشد. اگر کسی از او خرید کرد، ولی محصول را به او تحویل نداد چگونه امکان حمایت حقوقی از وی فراهم میشود؟
دبیر هیئت دولت تاکید کرد: درگذشته زیرساختهایی به مردم دادهایم که امکان حمایت حقوقی آنها را نداشتیم. باید همان زمان انتخابهای درستی میکردیم و زیرساختها را بهگونهای فراهم میکردیم که این امکان فراهم شود. در ایام انتخابات ۴۰۰ حقوقدان کاندیدای مجلس شدهاند. حتماً هر حقوقدانی قبل از اینکه هر اقدامی رخ دهد یا قابلیت جدید ایجاد شود و قراردادی امضا شود میپرسد زیرساختهای حقوقی آن چیست؟ آیا امکان استیفای حقوق مردم وجود دارد؟ اگر این نگاه وجود نداشته باشد انتخابی میکند که فردا به ضرر ملت خواهد شد.
سخنگوی دولت افزود: مردم قطعا حق دارند و هر چقدر به آنان خدمت شود کم است. هر چقدر مسئولان بتوانند خدمت کنند به اندازه جایگاه مردم و نقشآفرینیشان از انقلاب اسلامی و اثرگذاری آنان در سطح جهانی نخواهد بود.
بهادری جهرمی درباره اقدامات دولت، یادآور شد: زمانی که دولت روی کار آمد برخی از مردم به نقاط مرزی و کشور همسایه میرفتند که واکسن تزریق کنند، چون واکسن کرونا در داخل کشور نبود و هر روز ۷۰۰ جان باخته میدادیم، اما با انتخاب مردم ورق به گونهای برگشت که طی ۱۰۰ روز کشور ما در چندین حوزه رکورددار شد و این کار با حضور و مشارکت مردم انجام گرفت.
وی ادامه داد: یادمان هست که قطعی گاز و برق فقط محدود به اوج سرما و تابستان نبود، بلکه در بهار هم شاهد قطعی گاز و برق بودیم، اما الان حتی در اوج مصرف هم قطعی نداریم.
سخنگوی دولت تصریح کرد: دولت تصمیم گرفت فاز ۱۱ پارس جنوبی که بیش از ۱۰ سال معطل شرق و غرب مانده بود به دست جوانان نخبه و توانمند جوانان ایران تکمیل کند که باعث افزایش تولید گاز شد و ما دوباره موفق شدیم ذخیرهسازی گاز برای دورههای اوج مصرف داشته باشیم؛ بنابراین انتخاب ما تاثیر میگذارد و دولت هم تلاش خود را کرده به واسطه آن انتخاب در آن مسیر حرکت کند.
بهادری جهرمی با بیان اینکه هیچ انتخابی بیهوده نیست، تاکید کرد: نه فقط به این دولت حتی فردی به دولت قبل هم رای داده کارش بیهوده نبوده است. وعده دولت قبل این بود که میرویم سراغ امضای معاهدهای به نام برجام. کسانی که رای دادند به خواسته خود رسیدند و معاهدهای به نام برجام امضا شد. اگر به آن دولت رای نمیدادند کشور به آن مسیر نمیرفت.
سخنگوی دولت افزود: مسئله در این است که انتخاب به چه جهتی و در چه گفتمانی صورت بگیرد؛ اینکه ما به دنبال کلید حل مشکلات از بیرون و یا به دنبال کلید حل مشکلات از درون برویم. میزان تفاوت دولت قبل با دولت کنونی در حوزه نگاه به کلید حل مشکلات، در میان مردم بودن و یا فاصله گرفتن از مردم است.
بهادری جهرمی افزود: ما به دلیل اینکه کلید حل مسائل اقتصادی را در خارج از مرزها جستوجو میکردیم چندین هزار کارخانه و کارگاه طی دهه گذشته تعطیل شدند. نهادهای بینالمللی اعلام کردند دهه ۹۰ شمسی دهه از دست رفته اقتصاد ایران بوده است، زیرا نگاه به بیرون بود و کارخانههای کسب و کارها تعطیل و نیمهتعطیل شدند و نرخ بیکاری حدود ۱۰ درصدی اشتغال مردم را تحت تاثیر قرار داد. رشد اقتصادی ما تقریبا صفر شد آثار تورمی اقدامات منفی ما در حوزه بانکی و کسری بودجه دولتی هنوز هم فضای آن را احساس میکنیم.
سخنگوی دولت گفت: بعد از تغییر دولت، تا امروز نزدیک به ۷ هزار کارگاه تعطیل و نیمهتعطیل در استانهای مختلف کشور فعال شده است. نرخ بیکاری به همین واسطه از حدود ۱۰ درصد روی ۷.۵ درصد یعنی کمترین نرخ بیکاری در حدود ۱۵ سال گذشته آمده است.
وی ادامه داد: نرخ رشد نقدینگی که اصلیترین عامل خلق تورم بود از حدود ۴۲ درصد در شهریور ۱۴۰۰ یعنی آغاز فعالیت دولت به ۲۵ درصد رسیده است. ما این کار را با کنترل بانکها و کنترل خلق پول دولت این کار را انجام دادیم.
سخنگوی دولت اظهار کرد: به جای اینکه کسری بودجه در دولت را با خلق پول مدیریت کنیم با افزایش درآمد و جلوگیری از فرارهای مالیاتی مدیریت کردیم یعنی پول بیپشتوانه چاپ نشد؛ بنابراین ما فقط معطل میز گفتگو برای فروش نفت و فرآوردهای نفتی نماندیم بلکه سعی کردیم به کشورهای مختلف نگاه کنیم. هم از همسایهها و هم از شرق و غرب دنیا. ما پتروشیمی فراسرزمینی در آن سوی جهان فعال کردیم.
وی یادآور شد: شروع دولت تورم تولیدکننده ۱۰۳ درصد بود یعنی پیشبینی میشد چند ماه بعد از فعالیت این دولت، دو برابر شود. الان تورم تولیدکننده حدود ۳۲ درصد است و یک سوم کاهش پیدا کرده است. نتیجه آن به میتواند به فعالسازی کارخانه و کارگاه منجر شود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیمنبع: فرارو
کلیدواژه: بهادری جهرمی فیلترشکن استفاده از فیلترشکن قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل بهادری جهرمی سخنگوی دولت کلید حل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۶۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.